آیا قرار است شبه طرح اندلس بهواسطه بعضی عوامل داخلی به نتیجه دلخواه دشمنان برسد یا همه این آثار بهجامانده منفی حاصل بیتجربگی و ندانم کاری برخی از کسانیاست که به اتکای رانت و بده و بستانها پا به جرگه بهاصطلاح خدمت میگذارند؟! اکثر نمازخانههای ادارات و مؤسسات دولتی و خصولتیجز نهادها، آرامآرام خلوت یا به محل برگزاری دورهمیها و احیاناً نمایشگاههایی رپورتاژگونه از سوی روابط عمومیها تبدیل میشوند که به بهانههای مختلف ازجمله کمبود اعتبارات تنها جماعت است که در آنها به حاشیه میرود، اما باز هم هستند معتقدان راستین که در غربت و بعضی اوقات بهصورت انفرادی بهسوی قبله میایستند! اکثر این اماکن مقدس به خوابگاههای بعد از صرف ناهار برای بعضی از کارمندان و اربابرجوع اختصاصیافته که روزهاست دربهدر رتقوفتق پروندههای خود و منتظر امضای مسئولانی هستند که اکثر اوقاتشان صرف جلسات بیمحتوا و پرهزینه یا مسافرتهای مأموریتی میشود! سری به یکیک این بهاصطلاح نمازخانهها بزنیم تا غربت ناخواسته را در آنها ملاحظه کنیم که اگر امام جماعت دارند چه تعداد از پرسنل جز اربابرجوع سرگردان به ایشان اقتدا میکنند یا اصولاً در نمازخانه حضور دارند! کشور اندلس نیز پس از ۷۰۰ سال که مهد اسلام در اروپا بود اینگونه و آرامآرام به اسپانیا تبدیل و درنهایت تغییر دین و آیین به مردم آن تحمیل شد! بعضی کارمندان زن در ارگانها و ادارات دولتی بهاستثنای نهادها همچون دوزیستان زندگی میکنند. اوقات خارج از محیط و حضور در جلسات محدود و خاص اداری را بدون چادر و در وضعیت آنچنانی به سر میبرند، اما در رفتوآمد به محدوده کاری، خود را در غلافی مشکی قنداق پیچ مینمایند! این دوگانه بودنها در کشور و به خصوص کلانشهری که پایتخت فرهنگ و تمدن اسلامی نامگرفته و چشم دنیا و بهویژه توریستهای ۷۲ ملت که در گوشه و کنار آن تردد میکنند و فیلم و عکس میگیرند بهسوی الگوهای فرهنگی جامعه به خصوص زنان آن دوختهشده است که از ترویج هر نوع نفاق دیگر مضرتر است! بعضی از کسانی که در رأس امور مملکتداری قرارگرفتهاند الفبای ساده این مکتب الهی که به برکت آن توانستهاند یکی از سردمداران دولت باشند را هم نمیدانند چه رسد به اینکه بتوانند چراغ راه در امور رتقوفتق مشکلات جاری مسلمانان باشند! زمانی که نگاه و دست ناپاک را نمیتوان بهسوی اسمای متبرکه سوق داد و به کنیه ۱۴ معصوم نزدیک کرد، اما در گوشهای دیگر نادانسته قدر و منزلت این بزرگواران را آنچنان تقلیل میدهند که شهرداری اصفهان نام مبارک سیدالشهدا را روی یک ایستگاه بیارزش مترو میگذارد تا اینگونه ناشیانه و ناخواسته قدمی هرچند ناچیز بهسوی اندلس بردارد! چه توقعی از بیگانگان است که درآمد چاههای نفتی خود را وقف اضمحلال این مکتب نکنند؟! این جفا درست در روزهایی حساس در کلانشهر اصفهان و در میدانی میافتد که بزرگراه تردد و تمرکز صدها مسافر جهانگرد و توریستهای خارجی است که بعضی از فرهیختگان آنها ضمن تفکر در متن یا ترجمه انگلیسی زیرنویس آن پیش خود میاندیشند چگونه میشود نام مقدس علمدار اسلام را که بر تارک بهشت برین حکاکی شده و دست کشیدن بدون وضو بر آن کراهت دارد ارزانی یک ایستگاه مترو مینمایند، درحالیکه اینجا میتواند ایستگاه میدان امام حسین (ع) باشد نه ایستگاه امام حسین (ع) که نشان از کماطلاعی یا بیتفاوتی کسانی را دارد که یکشبه مدیر شدهاند! اصولاً نام این مکان دروازه دولت است و میتواند نام توقفگاه مترو نیز همین باشد یا چهبهتر که به احترام بنیانگذار اولین نیروگاه برق اصفهان که توسط عطاءالملک دهش در کنار این ایستگاه ساختهشده و هنوز هم بهعنوان یک کارگاه کیفسازی پابرجاست، عطاءالملک یا دهش نامیده شود تا اینچنین قداست اسمای متبرکه که سماوات در مقابل آنها به تعظیم و تکریم میپردازند لوث نگردد. پیرامون این اشتباهات و بیتفاوتیها بارها به مسئولان امربهمعروف و تذکر داده شده، اما کجاست گوشهای شنوا و چشمهای بینا تا اینگونه بیتفاوت نباشد؟
*روزنامهنگار پیشکسوت